ده کوچکی است از دهستان سورمق بخش مرکزی شهرستان آباده، واقع در 66 هزارگزی جنوب خاوری آباده و کنار شوسۀ اصفهان به شیراز. دارای 42 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان سورمق بخش مرکزی شهرستان آباده، واقع در 66 هزارگزی جنوب خاوری آباده و کنار شوسۀ اصفهان به شیراز. دارای 42 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در چهار هزارگزی شمال خاوری کلیبر و چهار هزارگزی شوسۀ اهر - کلیبر. این ده کوهستانی و معتدل و دارای 81 تن سکنه است که شیعی مذهب و ترک زبانند. این دهکده از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات است. اهالی با کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از صنایع دستی جاجیم میبافند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 187)
دهی است از دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در چهار هزارگزی شمال خاوری کلیبر و چهار هزارگزی شوسۀ اهر - کلیبر. این ده کوهستانی و معتدل و دارای 81 تن سکنه است که شیعی مذهب و ترک زبانند. این دهکده از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات است. اهالی با کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از صنایع دستی جاجیم میبافند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 187)
دهی است از دهستان باسک بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در 5500 گزی جنوب خاوری سردشت و چهارهزارگزی جنوب شوسۀ سردشت به بانه. این ناحیه کوهستانی و دارای جنگل. آب و هوای آن معتدل و سالم می باشد. آنجا 100 تن سکنه دارد که سنی و کرد زبانند. دهکدۀ مزبور از چشمه مشروب میشود و محصولاتش: غلات، توتون، مازوج و کتیرا است و اهالی با کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آنجا مالرواست. این ده از دو محل، بفاصله 500 گز، بنام خانه خیر بالا و پائین تشکیل شده و خانه خیر پائین دارای 48 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 187)
دهی است از دهستان باسک بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در 5500 گزی جنوب خاوری سردشت و چهارهزارگزی جنوب شوسۀ سردشت به بانه. این ناحیه کوهستانی و دارای جنگل. آب و هوای آن معتدل و سالم می باشد. آنجا 100 تن سکنه دارد که سنی و کرد زبانند. دهکدۀ مزبور از چشمه مشروب میشود و محصولاتش: غلات، توتون، مازوج و کتیرا است و اهالی با کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آنجا مالرواست. این ده از دو محل، بفاصله 500 گز، بنام خانه خیر بالا و پائین تشکیل شده و خانه خیر پائین دارای 48 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 187)
قبر. مدفن. گور: کشتۀ عشق را فنا مظهر جلوۀ بقاست خانه گور بهر مرد آئینه جهان نماست. شوکت (از آنندراج). - امثال: خانه گور و چراغ، کنایه از خرج بیموقع نمودن است چه در خانه گور چراغ سوختن فایدۀ معتدبه نمی بخشد. (آنندراج)
قبر. مدفن. گور: کشتۀ عشق را فنا مظهر جلوۀ بقاست خانه گور بهر مرد آئینه جهان نماست. شوکت (از آنندراج). - امثال: خانه گور و چراغ، کنایه از خرج بیموقع نمودن است چه در خانه گور چراغ سوختن فایدۀ معتدبه نمی بخشد. (آنندراج)
لانۀ مور. لانۀ مورچه. مازن. قریهالنمل. جرثومه. - امثال: در خانه مور شبنمی طوفان است، اشاره است به اینکه هر کس طاقت حمل همه جور بار را ندارد برای بعضی ها سبکترین بار سنگین ترین وزن ها را دارد
لانۀ مور. لانۀ مورچه. مازن. قریهالنمل. جرثومه. - امثال: در خانه مور شبنمی طوفان است، اشاره است به اینکه هر کس طاقت حمل همه جور بار را ندارد برای بعضی ها سبکترین بار سنگین ترین وزن ها را دارد
نام محلی است واقع در نواحی شمالی باتلاق نمکزار کویر و جنوب طاهرآباد وجنوب شرقی بیارجمند از محالات دامغان جزو فرمانداری کل سمنان و تابع استان خراسان. (از نقشۀ بغایری)
نام محلی است واقع در نواحی شمالی باتلاق نمکزار کویر و جنوب طاهرآباد وجنوب شرقی بیارجمند از محالات دامغان جزو فرمانداری کل سمنان و تابع استان خراسان. (از نقشۀ بغایری)
تخلخل. متخلخل. سوراخ سوراخ. (ناظم الاطباء) ، بسیاربسیار. (آنندراج) : ز گیسو نافه نافه مشک می بیخت ز خنده خانه خانه قند میریخت. نظامی. با مظهری امروز بویرانۀ خویش بودیم بفکر دل دیوانۀ خویش ابر کرمی موج زد و پر کردیم از مدح تو خانه خانه کاشانۀ خویش حیاتی گیلانی (از آنندراج). ، حجره حجره. (ناظم الاطباء). با خانه های متعدد. چون: ’صفحۀ شطرنج و نرد خانه خانه است’، یعنی به اجزائی غالباً مربع و متساوی قسمت شده است، شطرنجی شکل، خانه بخانه: شهرشهر و خانه خانه قصد کرد نی رگش جنبید و نی رخ گشت زرد. مولوی
تخلخل. متخلخل. سوراخ سوراخ. (ناظم الاطباء) ، بسیاربسیار. (آنندراج) : ز گیسو نافه نافه مشک می بیخت ز خنده خانه خانه قند میریخت. نظامی. با مظهری امروز بویرانۀ خویش بودیم بفکر دل دیوانۀ خویش ابر کرمی موج زد و پر کردیم از مدح تو خانه خانه کاشانۀ خویش حیاتی گیلانی (از آنندراج). ، حجره حجره. (ناظم الاطباء). با خانه های متعدد. چون: ’صفحۀ شطرنج و نرد خانه خانه است’، یعنی به اجزائی غالباً مربع و متساوی قسمت شده است، شطرنجی شکل، خانه بخانه: شهرشهر و خانه خانه قصد کرد نی رگش جنبید و نی رخ گشت زرد. مولوی
اطاق خواب. اطاقی که در آن میخوابند: گفتا عهدی خواهم کردن و اندر خانه خواب خویش بنشست و دهگان و پنجگان را همی درخواندندی و همی کشتند تا مهتران سپری شدند. (مجمل التواریخ والقصص)
اطاق خواب. اطاقی که در آن میخوابند: گفتا عهدی خواهم کردن و اندر خانه خواب خویش بنشست و دهگان و پنجگان را همی درخواندندی و همی کشتند تا مهتران سپری شدند. (مجمل التواریخ والقصص)
دهی است از دهستان مرکزی بخش بیارجمند شهرستان شاهرود واقع در 20 هزارگزی خانه بیار. این ناحیه کوهستانی و آب و هوایش معتدل است، سکنۀ آن 400 تن و مذهب اهالی شیعه و زبانشان فارسی است. آب آنجا از قنات و محصولاتش غلات و تنباکو و پنبه و بنشن و بادام و پسته است. اهالی بزراعت و گله داری گذران می کنند و راه آنجا فرعی است ولی میتوان به آنجا اتومبیل برد... در آنجا یک باب دبستان وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 105)
دهی است از دهستان مرکزی بخش بیارجمند شهرستان شاهرود واقع در 20 هزارگزی خانه بیار. این ناحیه کوهستانی و آب و هوایش معتدل است، سکنۀ آن 400 تن و مذهب اهالی شیعه و زبانشان فارسی است. آب آنجا از قنات و محصولاتش غلات و تنباکو و پنبه و بنشن و بادام و پسته است. اهالی بزراعت و گله داری گذران می کنند و راه آنجا فرعی است ولی میتوان به آنجا اتومبیل برد... در آنجا یک باب دبستان وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 105)